نویسنده: فرشید ابراهیمی
فرشید ابراهیمی در کتاب تازه خود «پدر خواندهای برای تاریخ» به نقد و بررسی آن بخش از تاریخ هرودوت میپردازد که درباره ایرانیان است. او پژوهش خود را فراخوانی برای بازنگری تاریخ هخامنشیان «از آلایشهای یکسونگرانه و پیرایش آن از بغضها و کینههایی» میداند که از کتاب هرودوت سرچشمه میگیرد. این اشاره و فراخوان از آن روست که بسیاری از محققان، روایت هرودوت درباره ایرانیان را آلوده به غرضورزی و ناراستی میدانند.
«پدر خواندهای برای تاریخ» دارای یک پیشگفتار و هشت بخش است. نویسنده در پیشگفتار کتاب، از اوهام و افسانههایی یاد میکند که تاریخ هخامنشیان را فرا گرفته است. لزوم پیرایش آن خیالپردازیها از تاریخ باستانی ایران، نگرش شیفتهوار اروپاییان به هرودوت و دیدگاه برخی از پژوهندگان ایرانی که همانند غربیها یکسره ستایشگر هرودوت هستند، از دیگر موضوعاتی است که با خواننده در میان گذاشته میشود.
بخش نخست کتاب، «تاریخنویسی در یونان باستان» نام دارد. ابراهیمی به کندوکاو درباره شیوه رویدادنگاری یونانیان میپردازد و از «انگیزههای روانی و آرمان برتریجویی» سخن میگوید که اندیشه یونانی را فراگرفته بود. او به پارهای از مقالاتی توجه میکند که در «مجموعه تاریخ هخامنشی دانشگاه کرونیگن» منتشر شده است و نتیجه کوشش چندین ساله هخامنشیشناسان دنیاست.
آنها، در مجموع، تکیه بیش از حد به روایت یونانیان برای شناخت امپراتوری هخامنشی را نادرست میدانند و از داستانهای ساختگی و عدم دسترسی یونانیان به منابع ایرانی، یاد میکنند. پیداست که این مساله سبب نادرست فهمیده شدن تاریخ هخامنشیان شده است.